کبیسه
شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ب.ظ
وقتی نباشی خنده ام کمتر می آید
یک اشک می غلتد، یکی دیگر می آید
بی تابم آنقدری که اسپندی بر آتش
وقتی نباشی صبرم آسان سر می آید
از پنجره انداختم بیرون غمم را
چشم تو را تا دور دید از در می آید
نزدیک بود آخر که جانم را بگیرد
لبخندت امّا از پس غم بر می آید
دیدار تو مثل بهاری بعد اسفند،
حتّی شده یک روز دیر، آخر می آید...
14. اسفند. 95
۹۵/۱۲/۲۱