شاعر نوشت: «قافیه، وزن و ردیف، بس
شعر مرا قشنگ ندانسته هیچ کس
هر لحظه از سرودنشان خسته میشوم
از دست وزن و قافیه میافتم از نفس
مضمون عشق و دوری معشوق کافیاست
مضمونِ: خستهام به خدا، او کجاست پس»
شاعر! نگو... نگو سخن از عشق کافیاست
دیگر نخوان برای من این شعر را عبث...
در زندگی برای همه عشق لازم است
مثل چراغ، روی درخت کریسمس!