برای امام حسین(ع)...
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۱۰ ب.ظ
جریان کربلا که سرآغاز ماجراست
هر روز روز ماتم و هرشب، شب عزاست
آقا! قلم به پای شما کم میآورد
این عجز واژه هاست که در محضر شماست
اینجا، عجیب بوی خوش سیب میدهد
یعنی که روضه های محرّم کنون به پاست
من فطرسم، پرم همه آتش گرفته است
امّا تمام چشم امیدم به کربلاست
اشک و غروب جمعه و تربت... چه محشری!
این دل پرنده ای شد و در آسمان رهاست
از این حرم به آن حرم آشفته میپرد
این جا حریم ساقی و آنجا شه سخاست
حالا تمام جمعه به این فکر میکنم
آن زائر همیشگی کربلا کجاست... ؟
۹۲/۱۰/۰۱